پاسخی به جوابیه محمدرضا جلاییپور به گزارش کردانیسم
محمدرضا جلاییپور در یادداشتی به گزارش من واکنش نشان داده است. واکنش ایشان ناامید کننده است چون من فکر میکردم جلاییپور متاثر از سالها زندگی در محیط آکادمیک، با آداب برخورد با گزارشهای رسانههای، قبول مسئولیت اشتباه و یک عذرخواهی ساده آشنا شده باشد.
جلاییپور میداند که تمام فکتهای گزارش من درست است و تمام ادعاها همراه با مدارک و لینکهای مربوطه در وبلاگم منتشر شدهاند. من اینجا تیتروار و به صورت مختصر به جوابیه جلاییپور میپردازم تا نشان دهم با دروغگو خواندن روزنامهنگاری که خطاهای سیاستمداران را گزارش میکند، واقعیت تغییری نمیکند.
محمدرضا جلاییپور در جوابیهاش نوشته است: «حتی یکبار هم در هیچ جا (از جمله صفحاتم در شبکههای اجتماعی، جمعهای دوستانه و رسانهها) خودم را دکتر نخواندهام و هر وقت کسی به اشتباه خوانده هم به او تذکر دادهام.» جلاییپور در همین یک جمله متاسفانه دو دروغ دیگر گفته است:
1- لینکدین، یک شبکه اجتماعی معرف تخصص و حرفه اعضا آن است. جلاییپور در صفحهاش در این شبکه اجتماعی تا زمان انتشار این گزارش (یعنی تا دو روز پیش) خود را دکترای جامعهشناسی معرفی کرده و سال فارغالتحصیلی را هم ۲۰۱۵ ذکر کرده بود. (اسکرینشات این صفحه را منتشر کردهام) این یعنی دروغگویی در مورد مدرک تحصیلی و اکنون تکذیب آن هم یعنی یک دروغ دیگر.
جلاییپور پس از انتشار گزارش، لینکدینش را اصلاح کرده است و مقابل قسمت تحصیل دکترا کلمه (Pending) را اضافه کردهاند و به جای ۲۰۱۵ هم نوشتهاند ۲۰۱۸. این اصلاح کار خوبی است اما ایشان به جای تشکر از من که این اشتباه و دروغ مسلم در لینکدین را به ایشان یادآوری کردم من را متهم به دروغگویی می کند!
2- محمدرضا جلاییپور در مورد اینکه به مخاطبانش هم برای خطاب کردن او به نام دکتر تذکر داده است دستکم در یک مورد دروغ میگوید. ایشان فوریه ۲۰۱۷ برای سخنرانی عید فطر به مرکز فرهنگ اسلامی شمال کالیفرنیا دعوت شد و در پوستری که در وبسایت این مرکز برای تبلیغ آن سخنرانی منتشر شده و هنوز روی سایت آنها در دسترس است، با عنوان "دکتر محمدرضا جلاییپور" معرفی شده است. این مراکز معمولا از میهمانان خود میپرسند آنان را با چه عنوانی معرفی کنند. اما حتی اگر این مرکز بدون پرسش از جلاییپور چنین کاری کرده باشد، جلاییپور چنانکه ادعا میکند میتوانست این مورد را به آنان تذکر بدهد تا آن را همان زمان اصلاح کنند.
جلاییپور در جوابیهاش در مورد این حضور و بسیار مهمتر از آن، در مورد دو گفتگویی که با دو رسانه رویترز و هاروارد کریمسن داشته سکوت کرده است. چرا؟ چون جلاییپور میداند نمیتواند از دو رسانه رویترز یا هاروارد کریمسن بخواهد تا آن گزارشهایی که او در آنها خود را به گزارشگرانش، پژوهشگر پستداکترا معرفی کرده از روی سایتهایشان بردارند یا آنها را اصلاح کنند!
جلاییپور در ادامه نوشته است: «بعد از پایان پژوهشهای دکتری در آکسفورد و قبل از دفاعِ دکتری، مطابق مقررات برای دورهی پژوهشی به هاروارد رفتم و بنا بود چند ماه بعد برای دفاع به آکسفورد سفری کوتاه کنم ولی با شروع ریاست جمهوری ترامپ و محدودیتهای جدید در صدور ویزا برای ایرانیان و اینکه در صورت خروج از آمریکا احتمالا امکان دریافت ویزا و ورود مجدد و پایان دورهی پژوهشی پیدا نمیکردم. با هماهنگی با استاد راهنما قرار شد بعد از پایان دوره پژوهشی هاروارد و در مسیر بازگشتم به ایران به انگلستان بروم و دفاع کنم. " متاسفانه این گزاره هم واجد دو دروغ دیگر است!
2- دروغ دوم هم این است که ایشان نوشتهاند بنا بوده "چند ماه بعد" از رفتن به هاروارد برای دفاع به آکسفورد سفر کند اما شروع ریاستجمهوری ترامپ و محدودیتهای ویزایی ترامپ مانع سفرش شده است. این دروغ است چون محمدرضا جلاییپور مستند به ایمیل هاروارد، دهم نوامبر ۲۰۱۵ وارد موقعیت پژوهشی هاروارد شده است و ریاستجمهوری ترامپ نه چند ماه بعد! که دقیقا ۱ سال و ۲ ماه و ۱۰ روز بعد یعنی ۲۰ ژانویه ۲۰۱۷ شروع شده است. محمدرضا جلاییپور در همین فاصله 14 ماهه یکبار از امریکا به ترکیه سفر کرده و عکسهایش را هم در اینستاگرامش منتشر کرده اما به انگلستان نمیتوانست سفر کند؟
شاید لازم بود ایشان درباره منقضی شدن ویزای تحصیلیش در بریتانیا به دلیل طول کشیدن تحصیلاتش به عنوان دلیل اصلی رفتن به امریکا توضیحی میداد.
محمدرضا جلاییپور در مورد بورس شدن هم مطالبی نوشته است. باید یادآوری کنم که حضور محمدرضا جلاییپور در هاروارد به تائید دکتر متحده استاد معرف ایشان، بدون تبادل مالی بوده است و اگر هم ایشان از جایی (که قاعدتا در مورد یک چهره سیاسی این حق مردم است بدانند از کجا برای خرج زندگی در امریکا به مدت دو سال پول گرفته است) پول گرفتهاند که خودشان در این جوابیه میگویند گرفتهاند، نه برای هزینه پژوهش در هاروارد که برای زندگی در امریکا بوده است.
جلاییپور در مورد بورس آکسفورد هم همه حقیقت را نمیگویند. ایشان هیچکدام از بورسیههای شناخته شده آکسفورد را دریافت نکرده است هرچند از کمک هزینههای آکسفورد برای پرداخت هزینه تحصیل استفاده کرده است.
میماند یک نکته؛ جلاییپور بهتر است در واکنش به انتقادات منطقیتر رفتار کند و به جای اینکه مثل کودکان موضع بگیرد و بنویسد "دربارهی همایشهای علمیای که در آن شرکت داشتهام و مقالات و کتاب علمی در دست انتشارم هم نیازی به گزارشدهی به او نمیبینم" با تواضع بنویسد که حق با گزارشگر است و من تولید علمی نداشتهام اما "مقالات و کتاب علمی در دست انتشارم" اینها هستند.
این تقصیر من نیست که در دو صفحهای که لیست کتابها و مقالات محمدرضا جلاییپور را ردیف کردهاند، عنوان هیچ مقاله پژوهشی یا علمی دیده نمیشود. ایشان البته یادشان بوده برای نمونه لینک "مصاحبهاش با مجله گردشگری در مورد لندن گردی" را در لیست مقالات و تالیفاتش! در صفحه رسمیش در آکسفورد بگذارد، اما از مقالات علمیش خبری نیست. حتی در صفحه پژوهشگاه علوم انسانی ایران هم هیچ خبری از مقالات و پژوهشهای علمی یا کنفرانسهای علمی ایشان نیست و جستجوی اینترنتی و دانشگاهی هم هیچ نتیجهای نمیدهد.
محمدرضا جلاییپور یک سیاستمدار است و من هم یک روزنامهنگار. کار من از جمله نورافکندن بر تاریکخانه سیاست در ایران و البته راستی آزمایی ادعای سیاستمداران است و کار او جلب اعتماد مردم و پاسخگویی به آنها در قابل مسئولیتها و ادعاها و رفتارش در فضای عمومی. اما آنچه او در این جوابیه کرده است چنگ زدن بر چهره حقیقت است. او میتوانست به جای اینکه گزارش من را ساختگی بخواند، بیاخلاقی و بیپرنسیبی حرفهای خود را در آیینه ببیند و با متانت به مدعاها و فکتهای گزارش من جواب بدهد تا سیهروی شود هر که در او غش باشد!
پ.ن: محمدرضا جلاییپور بدون انتشار گزارش من در کانال تلگرامیش، برای آن جوابیه نوشته است. من البته برای اطلاع و قضاوت خوانندگان آن گزارش و رعایت پرنسیبهایی که بعید میدانم جلاییپور چیزی دربارهاش بداند، متن کامل جوابیه ایشان را در ادامه منتشر میکنم.
محمدرضا جلاییپور در یادداشتی به گزارش من واکنش نشان داده است. واکنش ایشان ناامید کننده است چون من فکر میکردم جلاییپور متاثر از سالها زندگی در محیط آکادمیک، با آداب برخورد با گزارشهای رسانههای، قبول مسئولیت اشتباه و یک عذرخواهی ساده آشنا شده باشد.
جلاییپور میداند که تمام فکتهای گزارش من درست است و تمام ادعاها همراه با مدارک و لینکهای مربوطه در وبلاگم منتشر شدهاند. من اینجا تیتروار و به صورت مختصر به جوابیه جلاییپور میپردازم تا نشان دهم با دروغگو خواندن روزنامهنگاری که خطاهای سیاستمداران را گزارش میکند، واقعیت تغییری نمیکند.
محمدرضا جلاییپور در جوابیهاش نوشته است: «حتی یکبار هم در هیچ جا (از جمله صفحاتم در شبکههای اجتماعی، جمعهای دوستانه و رسانهها) خودم را دکتر نخواندهام و هر وقت کسی به اشتباه خوانده هم به او تذکر دادهام.» جلاییپور در همین یک جمله متاسفانه دو دروغ دیگر گفته است:
1- لینکدین، یک شبکه اجتماعی معرف تخصص و حرفه اعضا آن است. جلاییپور در صفحهاش در این شبکه اجتماعی تا زمان انتشار این گزارش (یعنی تا دو روز پیش) خود را دکترای جامعهشناسی معرفی کرده و سال فارغالتحصیلی را هم ۲۰۱۵ ذکر کرده بود. (اسکرینشات این صفحه را منتشر کردهام) این یعنی دروغگویی در مورد مدرک تحصیلی و اکنون تکذیب آن هم یعنی یک دروغ دیگر.
جلاییپور پس از انتشار گزارش، لینکدینش را اصلاح کرده است و مقابل قسمت تحصیل دکترا کلمه (Pending) را اضافه کردهاند و به جای ۲۰۱۵ هم نوشتهاند ۲۰۱۸. این اصلاح کار خوبی است اما ایشان به جای تشکر از من که این اشتباه و دروغ مسلم در لینکدین را به ایشان یادآوری کردم من را متهم به دروغگویی می کند!
2- محمدرضا جلاییپور در مورد اینکه به مخاطبانش هم برای خطاب کردن او به نام دکتر تذکر داده است دستکم در یک مورد دروغ میگوید. ایشان فوریه ۲۰۱۷ برای سخنرانی عید فطر به مرکز فرهنگ اسلامی شمال کالیفرنیا دعوت شد و در پوستری که در وبسایت این مرکز برای تبلیغ آن سخنرانی منتشر شده و هنوز روی سایت آنها در دسترس است، با عنوان "دکتر محمدرضا جلاییپور" معرفی شده است. این مراکز معمولا از میهمانان خود میپرسند آنان را با چه عنوانی معرفی کنند. اما حتی اگر این مرکز بدون پرسش از جلاییپور چنین کاری کرده باشد، جلاییپور چنانکه ادعا میکند میتوانست این مورد را به آنان تذکر بدهد تا آن را همان زمان اصلاح کنند.
جلاییپور در جوابیهاش در مورد این حضور و بسیار مهمتر از آن، در مورد دو گفتگویی که با دو رسانه رویترز و هاروارد کریمسن داشته سکوت کرده است. چرا؟ چون جلاییپور میداند نمیتواند از دو رسانه رویترز یا هاروارد کریمسن بخواهد تا آن گزارشهایی که او در آنها خود را به گزارشگرانش، پژوهشگر پستداکترا معرفی کرده از روی سایتهایشان بردارند یا آنها را اصلاح کنند!
جلاییپور در ادامه نوشته است: «بعد از پایان پژوهشهای دکتری در آکسفورد و قبل از دفاعِ دکتری، مطابق مقررات برای دورهی پژوهشی به هاروارد رفتم و بنا بود چند ماه بعد برای دفاع به آکسفورد سفری کوتاه کنم ولی با شروع ریاست جمهوری ترامپ و محدودیتهای جدید در صدور ویزا برای ایرانیان و اینکه در صورت خروج از آمریکا احتمالا امکان دریافت ویزا و ورود مجدد و پایان دورهی پژوهشی پیدا نمیکردم. با هماهنگی با استاد راهنما قرار شد بعد از پایان دوره پژوهشی هاروارد و در مسیر بازگشتم به ایران به انگلستان بروم و دفاع کنم. " متاسفانه این گزاره هم واجد دو دروغ دیگر است!
1- "مطابق مقررات" آکسفورد مطلقا ضرورتی ندارد و حتی لزوما مرسوم هم نیست که دانشجوی آکسفورد پیش از فارغالتحصیلی در دوره پژوهشی دانشگاه دیگری حضور پیدا کند. اضافه کنم که پژوهشهای دکترای ایشان در آکسفورد هنوز تمام نشده است و مساله جلاییپور نه صرفا جلسه دفاع از تز دکترا که عدم ارائه تز دکترایش به دانشگاه است! قاعدتا اگر تز ایشان آماده و تحویل دانشگاه شده بود میتوانستند رسید دریافت آن را منتشر کنند تا معلوم شود دستکم در این مورد صادق بودهاند.
2- دروغ دوم هم این است که ایشان نوشتهاند بنا بوده "چند ماه بعد" از رفتن به هاروارد برای دفاع به آکسفورد سفر کند اما شروع ریاستجمهوری ترامپ و محدودیتهای ویزایی ترامپ مانع سفرش شده است. این دروغ است چون محمدرضا جلاییپور مستند به ایمیل هاروارد، دهم نوامبر ۲۰۱۵ وارد موقعیت پژوهشی هاروارد شده است و ریاستجمهوری ترامپ نه چند ماه بعد! که دقیقا ۱ سال و ۲ ماه و ۱۰ روز بعد یعنی ۲۰ ژانویه ۲۰۱۷ شروع شده است. محمدرضا جلاییپور در همین فاصله 14 ماهه یکبار از امریکا به ترکیه سفر کرده و عکسهایش را هم در اینستاگرامش منتشر کرده اما به انگلستان نمیتوانست سفر کند؟
شاید لازم بود ایشان درباره منقضی شدن ویزای تحصیلیش در بریتانیا به دلیل طول کشیدن تحصیلاتش به عنوان دلیل اصلی رفتن به امریکا توضیحی میداد.
محمدرضا جلاییپور در مورد بورس شدن هم مطالبی نوشته است. باید یادآوری کنم که حضور محمدرضا جلاییپور در هاروارد به تائید دکتر متحده استاد معرف ایشان، بدون تبادل مالی بوده است و اگر هم ایشان از جایی (که قاعدتا در مورد یک چهره سیاسی این حق مردم است بدانند از کجا برای خرج زندگی در امریکا به مدت دو سال پول گرفته است) پول گرفتهاند که خودشان در این جوابیه میگویند گرفتهاند، نه برای هزینه پژوهش در هاروارد که برای زندگی در امریکا بوده است.
جلاییپور در مورد بورس آکسفورد هم همه حقیقت را نمیگویند. ایشان هیچکدام از بورسیههای شناخته شده آکسفورد را دریافت نکرده است هرچند از کمک هزینههای آکسفورد برای پرداخت هزینه تحصیل استفاده کرده است.
میماند یک نکته؛ جلاییپور بهتر است در واکنش به انتقادات منطقیتر رفتار کند و به جای اینکه مثل کودکان موضع بگیرد و بنویسد "دربارهی همایشهای علمیای که در آن شرکت داشتهام و مقالات و کتاب علمی در دست انتشارم هم نیازی به گزارشدهی به او نمیبینم" با تواضع بنویسد که حق با گزارشگر است و من تولید علمی نداشتهام اما "مقالات و کتاب علمی در دست انتشارم" اینها هستند.
این تقصیر من نیست که در دو صفحهای که لیست کتابها و مقالات محمدرضا جلاییپور را ردیف کردهاند، عنوان هیچ مقاله پژوهشی یا علمی دیده نمیشود. ایشان البته یادشان بوده برای نمونه لینک "مصاحبهاش با مجله گردشگری در مورد لندن گردی" را در لیست مقالات و تالیفاتش! در صفحه رسمیش در آکسفورد بگذارد، اما از مقالات علمیش خبری نیست. حتی در صفحه پژوهشگاه علوم انسانی ایران هم هیچ خبری از مقالات و پژوهشهای علمی یا کنفرانسهای علمی ایشان نیست و جستجوی اینترنتی و دانشگاهی هم هیچ نتیجهای نمیدهد.
محمدرضا جلاییپور یک سیاستمدار است و من هم یک روزنامهنگار. کار من از جمله نورافکندن بر تاریکخانه سیاست در ایران و البته راستی آزمایی ادعای سیاستمداران است و کار او جلب اعتماد مردم و پاسخگویی به آنها در قابل مسئولیتها و ادعاها و رفتارش در فضای عمومی. اما آنچه او در این جوابیه کرده است چنگ زدن بر چهره حقیقت است. او میتوانست به جای اینکه گزارش من را ساختگی بخواند، بیاخلاقی و بیپرنسیبی حرفهای خود را در آیینه ببیند و با متانت به مدعاها و فکتهای گزارش من جواب بدهد تا سیهروی شود هر که در او غش باشد!
پ.ن: محمدرضا جلاییپور بدون انتشار گزارش من در کانال تلگرامیش، برای آن جوابیه نوشته است. من البته برای اطلاع و قضاوت خوانندگان آن گزارش و رعایت پرنسیبهایی که بعید میدانم جلاییپور چیزی دربارهاش بداند، متن کامل جوابیه ایشان را در ادامه منتشر میکنم.
تکذیب یک گزارش سراسر دروغ
محمدرضا جلاییپور
شاهد علوی در یادداشتی سراسر دروغ و نشر اکاذیب مرا متهم کرده است که خود را قبل از گرفتن دکتری دکتر خطاب کردهام. این ادعا و جزئیاتی که قصهپردازی کرده است خلاف واقع است. تا به حال او را ندیدهام اما اگر واقعا اهل روزنامهنگاری تحقیقی صادقانه بود به روشنی میدید که حتی یکبار هم در هیچ جا (از جمله صفحاتم در شبکههای اجتماعی، جمعهای دوستانه و رسانهها) خودم را دکتر نخواندهام و هر وقت کسی به اشتباه خوانده هم به او تذکر دادهام. هر کس مرا از نزدیک میشناسد هم میداند که نه تنها چنین نکردهام، بلکه نسبت به دکتر خطاب کردنِ غیردکترها هم حساسیت داشتهام. در لینکدین هم مطابق شیوهی پروفایلینگِ این شبکه، سالهای تحصیلم در مقاطع مختلف آمده است و هیچ جا پایان مدرک دکتری ذکر نشده است.
بعد از پایان پژوهشهای دکتری در اکسفورد و قبل از دفاعِ دکتری، مطابق مقررات برای دورهی پژوهشی به هاروارد رفتم و بنا بود چند ماه بعد برای دفاع به آکسفورد سفری کوتاه کنم ولی با شروع ریاست جمهوری ترامپ و محدودیتهای جدید در صدور ویزا برای ایرانیان و اینکه در صورت خروج از آمریکا احتمالا امکان دریافت ویزا و ورود مجدد و پایان دورهی پژوهشی پیدا نمیکردم، با هماهنگی با استاد راهنما قرار شد بعد از پایان دوره پژوهشی هاروارد و در مسیر بازگشتم به ایران به انگلستان بروم و دفاع کنم. اما به خاطر احضار به دادگاه در ایران ناچار شدم اخیرا زودتر به ایران برگردم و در جلسهی دادگاه حاضر شوم. اکنون هم بعد از رای دادگاه برای دفاع دکتری به آکسفورد خواهم رفت. بورسیهام در آکسفورد از خود دانشگاه بوده است و بورسیهی دورهی پژوهشیام در هاروارد هم از خود مرکز مطالعات خاورمیانه نبوده است. این توضیح را هم در اجابت درخواست دوستان برای تکذیب مینویسم، واگرنه دیگر جزییات دروغ گزارش ساختگی او چنان رسوا است که ارزش تکذیب هم ندارد. دربارهی همایشهای علمیای که در آن شرکت داشتهام و مقالات و کتاب علمی در دست انتشارم هم نیازی به گزارشدهی به او نمیبینم. امیدوارم گزارشهای سیاسی شاهد علوی به اندازهی این گزارشش پرکذب، غیرحرفهای و غیراخلاقی نباشد.
محمدرضا جلاییپور
شاهد علوی در یادداشتی سراسر دروغ و نشر اکاذیب مرا متهم کرده است که خود را قبل از گرفتن دکتری دکتر خطاب کردهام. این ادعا و جزئیاتی که قصهپردازی کرده است خلاف واقع است. تا به حال او را ندیدهام اما اگر واقعا اهل روزنامهنگاری تحقیقی صادقانه بود به روشنی میدید که حتی یکبار هم در هیچ جا (از جمله صفحاتم در شبکههای اجتماعی، جمعهای دوستانه و رسانهها) خودم را دکتر نخواندهام و هر وقت کسی به اشتباه خوانده هم به او تذکر دادهام. هر کس مرا از نزدیک میشناسد هم میداند که نه تنها چنین نکردهام، بلکه نسبت به دکتر خطاب کردنِ غیردکترها هم حساسیت داشتهام. در لینکدین هم مطابق شیوهی پروفایلینگِ این شبکه، سالهای تحصیلم در مقاطع مختلف آمده است و هیچ جا پایان مدرک دکتری ذکر نشده است.
بعد از پایان پژوهشهای دکتری در اکسفورد و قبل از دفاعِ دکتری، مطابق مقررات برای دورهی پژوهشی به هاروارد رفتم و بنا بود چند ماه بعد برای دفاع به آکسفورد سفری کوتاه کنم ولی با شروع ریاست جمهوری ترامپ و محدودیتهای جدید در صدور ویزا برای ایرانیان و اینکه در صورت خروج از آمریکا احتمالا امکان دریافت ویزا و ورود مجدد و پایان دورهی پژوهشی پیدا نمیکردم، با هماهنگی با استاد راهنما قرار شد بعد از پایان دوره پژوهشی هاروارد و در مسیر بازگشتم به ایران به انگلستان بروم و دفاع کنم. اما به خاطر احضار به دادگاه در ایران ناچار شدم اخیرا زودتر به ایران برگردم و در جلسهی دادگاه حاضر شوم. اکنون هم بعد از رای دادگاه برای دفاع دکتری به آکسفورد خواهم رفت. بورسیهام در آکسفورد از خود دانشگاه بوده است و بورسیهی دورهی پژوهشیام در هاروارد هم از خود مرکز مطالعات خاورمیانه نبوده است. این توضیح را هم در اجابت درخواست دوستان برای تکذیب مینویسم، واگرنه دیگر جزییات دروغ گزارش ساختگی او چنان رسوا است که ارزش تکذیب هم ندارد. دربارهی همایشهای علمیای که در آن شرکت داشتهام و مقالات و کتاب علمی در دست انتشارم هم نیازی به گزارشدهی به او نمیبینم. امیدوارم گزارشهای سیاسی شاهد علوی به اندازهی این گزارشش پرکذب، غیرحرفهای و غیراخلاقی نباشد.
2 نظرات:
🔴 بولتننویسیِ پردروغ در پوشش روزنامهنگاری تحقیقی 🔴
محمدرضا جلائیپور
⭕️ شاهد علوی بدون التزام به اولیات روزنامهنگاری تحقیقیِ صادقانه و حرفهای به نشر اکاذیباش علیه من ادامه دادهاست. تا به حال او را ندیدهام و قبل از انتشار ویدیوهای اخیر مجلس خبرگان توسط او هم نام او را نشنیده بودم، از هدفش از نشر این دروغها و اتهامات بیاساس و تخریبهایش علیه اصلاحطلبان خبر ندارم و به جزئیات دروغهای آشکار نوشتهاش هم نمیپردازم، ولی به چند نکته اشاره میکنم. در توضیح قبلی هم به چند نکته اشاره کرده کرده بودم:
https://t.me/jalaeipour/3058
1️⃣ یکی از آداب روزنامهنگاری تحقیقی حرفهای این است که با شخصی که پروندهای علیهاش مینویسند هم تماس میگیرند. ایشان نه تنها تماس نمیگیرد (چون بولتننویسی پرکذب برای تخریب سیاسی مینویسد و نه گزارش حرفهایِ ملتزم به اخلاق روزنامهنگاری)، بلکه حتی بعد از توضیح شفاف خودم و بدون توجه به انبوه شواهد در دسترس هم اتهامات ناروایش را تکرار میکند.
2️⃣ شاهد علوی در حالی مرا به دروغ شیفتهی دکتر خوانده شدن میخواند که نهتنها حتی یک بار هم در یک رسانه یا همایش یا جمع یا حتی گفتگوی خصوصی خودم را دکتر معرفی نکردهام و حتی یک نفر شاهد دکتر معرفی کردنم نبوده است، بلکه حتی بعد از اینکه به زودی بعد از اعلام رای دادگاهم از دکتریام دفاع کنم هم نمیپسندم دکتر خطاب شوم و اساسا تکیه به عناوین را نمیپسندم. شاهد علوی به مخاطب نمیگوید که در هیچ یک از رسانهها و رسانههای اجتماعی و بیش از ۱۵ ارائهی مقاله در همایشهای علمی و حضور و صحبت در دهها جمع هیچ وقت خودم را دکتر خطاب نکردهام و هر گاه دیگران به اشتباه کردهاند هم حتی پشت تریبون بلافاصله اشتباهشان را تصحیح کردهام و گفتهام هنوز دفاع نکردهام.
3️⃣ در کل اینترنت و در بین چند هزار پست تنها در یکجا نام مرا با عنوان دکتر یافته و فرض اشتباه گرفته است که خودم اینچنین خودم را معرفی کردهام و از آن با خبرم. در حالیکه در همان یک مورد اطلاعیهی سخنرانی در کالیفرنیا هم از قضا به محض اینکه دیدم به اشتباه از عنوان دکتر استفاده شده است با میزبان تماس گرفتم و درخواست کردم فورا تصحیح کنند و آنها هم بلافاصله اصلاح کردند. سخنرانی به فارسی بود و من هم پوستر فارسی را دیده بودم و تذکر دادم که فورا تصحیح شد. اما ظاهرا سایت نسخهی انگلیسی هم داشته است که تا همین چند روز پیش که لینک آن در گزارش شاهد علوی آمده بود ندیده بودم. به محض دیدن همین هم با میزبان سایت تماس گرفتم و درخواست کردم اشتباهشان را تصحیح کنند و بلافاصله کردند، اما ایشان باز هم به همان خطای برطرفشدهی میزبان ارجاع دادهاند.
4️⃣ درشبکههای اجتماعی و لینکدین هم بر خلاف ادعای دروغ ایشان هیچ جا از عنوان دکتر قبل از نامم استفاده نکردهام و حتی بعد از دفاع دکتری هم علاقهای به استفاده از این عنوان نخواهم داشت. در بخشی از لینکدین هم سالهای تحصیل و کار در دورههای مختلف ذکر میشود و وقتی در سال ۲۰۱۵ آن را پر میکردم ذکر کرده بودم که از چند سال قبل تا آن موقع در آکسفورد مشغول تحصیل در دورهی دکتریام. ایشان به فرق بارز «مشغول دورهی دکتری بودن» و «دکتر شدن» (استفاده از عنوان دکتر قبل از نام) توجه نکردهاند. بعد از چند سال که اساسا به صفحهی غیرفعالم در لینکدین سر نزده بودم هم سال ۲۰۱۵ را با ۲۰۱۸ روزآمد کردم.
5️⃣ شاهد علوی سعی فراوانی کرده است که صلاحیت علمیام را به پرسش بگیرد و توفیقات علمیام را هم صرفا ناشی از حافظهام معرفی کند. اگر مرا میشناخت یا با کسانی که مرا میشناسند صحبت میکرد میدانست که از قضا نه حافظهی قویای دارم و نه ادعای علمیای. اگر فکر میکند کسب رتبهی یک کنکور، مدال طلای المپیاد، کسب بالاترین معدل در همه مقاطع تحصیلی دانشگاهی، پذیرش و بورسیه از دانشگاههای پیشروی جهان، سوابق علمیام در دانشگاههای تهران، الاسای، آکسفورد، پرینستون و هاروارد و مشارکتام در بیش از ۲۰ همایش و پروژهی علمی معتبر هیچ کدام نشانهی صلاحیت علمی نیست، حالا که به سیوی آکادمیکام دسترسی ندارد میتوانست از خودم یا اساتیدم بپرسد. (ادامه در پست بعدی👇@jalaeipour)
🔴 بولتننویسیِ پردروغ در پوشش روزنامهنگاری تحقیقی 🔴 (قسمت ۲ از ۲ 👇)
6️⃣ جالب است که از قضا از دکتر همایون کاتوزیان (استاد راهنمایم در دانشگاه آکسفورد) تلفنی دربارهی من میپرسد و از او میشنود که «در همهی پنجاه سال حیات دانشگاهیام در بهترین دانشگاههای دنیا، محمدرضا یکی از چند دانشجوی برجستهو باصلاحیت علمی بیشتری بوده است که دیدهام و شناختهام» ولی ترجیح میدهد که در گزارش تخریبیاش این نقل قول از دکتر کاتوزیان را ذکر نکند. لایق توصیف دکتر کاتوزیان نیستم، اما این عدم لیاقتم مجوز نقل قولِ تحریفشدهی شاهد علوی از او نیست. شاهد علوی به نقل تحریفشده از دکتر کاتوزیان گفته است که دانشگاه آکسفورد مرا تعلیق کردهاست، در حالیکه خودم داوطلبانه طبق روال اداری به خاطر پایان پژوهشهای دکتریام و پایان بورسیهی علمی او.آر.اس (که بر خلاف ادعای ایشان از بورسیههای شناختهشدهی آکسفورد است) برای مرخصی موقت تا زمان اعلام رای دادگاهم در ایران تقاضای توقف موقت شهریهی دانشجویی کردهام و به زودی برای دفاع تز دکتری به آکسفورد خواهم رفت. در همهی مقاطع تحصیلی به بورسیههای علمی و رقابتی و کارِ شخصی متکی بودهام و در تحصیلات خارج از ایران هم از هیچ بورسیه دولتی/سیاسی و کمک خانواده استفاده نکردهام.
7️⃣ تعمدا انتشار مقالات آکادمیک برآمده از تزم را هم تا زمان دفاع دکتری عقب انداختهام و یک کتاب علمی انگلیسی در یک انتشارات معتبر و چند مقالهی همایشهای علمیای که در آنها ارائه داشتهام هم در انتظار انتشارند. خودم را بعد از دفاع قریبالموعد دکتریام تازه در ابتدای مسیر حرفهای آکادمیکام میدانم و اساسا ادعایی در هیچ زمینهای ندارم. بر خلاف ادعای ایشان در آکسفورد هم اساسا صفحهی رسمیای ندارم که لینک مصاحبهای را در آن بگذارم و سیوی آکادمیک و غیرآکادمیکام را هم جایی منتشر نکردهام.
8️⃣ در مصاحبه با روییترز و هاروارد کریمسن هم خودشان از عنوان رسمی پژوهش پستداکام در هاروارد (و نه عنوان دکتر) استفاده کردهاند (چنانکه در توضیح قبلی گفتم در هاروارد بعد از پایان تز دکتری و قبل از دفاع هم میتوان دورهی پژوهشی و پسادکتری را آغاز کرد).
9️⃣ شاهد علوی همچنین مرا به دروغ نزدیک به قدرت و شاغل در دولت خوانده است. در حالیکه از قدرت تنها ۵ ماه بازداشت انفرادی و چند سال ممنوعالخروجی و چند دادگاه غیرعادلانه را چشیدهام، تا امروز در هیچ نهاد حکومتی سمتی نداشتهام و یک ریال هم از دولت نگرفتهام و سالهاست به پیشنهادهای سمتهای رسمی نه گفتهام. سیاستورزیاصلاحجویانهام برای مشارکت ناچیز در بسط دموکراسی، عدالت و آزادی در ایران هم به شیوهی جامعهمحور و داوطلبانه و پرهزینهی شخصی بوده است و انشاءالله خواهد بود.
اگر ایشان برای ترور شخصیتی اصلاحطلبان و نیروهای داوطلبِ کماهمیتی مثل من انگیزهی تخریب و پروندهسازی دارند، خوب است برای کسب اعتبار برای خودشان هم که شده لااقل در این مسیر دروغهای شاخدار نگویند، آبروی روزنامهنگاری تحقیقی را نبرند و به جای دروغپردازی دربارهی جوان یکلاقبایی مثل من، قلمشان را صرف موضوعاتی کنند که به خیر همگانی کمک کند.
@jalaeipour
ارسال یک نظر