این مطلب رونوشت اصلاح شده یک پست کوتاه فیسبوک و بحثهای مفصلی است که در ذیل پست و در نقد آن درگرفت.
هيچ
چيز به جز حق حيات انسان، حق انتخاب و كرامت انساني او مقدس نيست و هر مقدس سازى
ديگرى مقدمه ناگزير حذف خونين و بدون گذشت ديگري است كه مرزهاي مقدس ما را باور
نكرده و در صدد گذشتن از آن است.
بنا بر كدام معيار اخلاقى و بر اساس چه اصل منطقى، مقدس دانستن «نظام و حفظ آن» در جمهوری اسلامی كه نتيجه ناگزير آن سركوب و كشتار مخالفان و براندازان بالقوه نظام سياسي است، از نظر مخالفان این نظام، تقديسي نكوهيده، نامقبول و واپسگرايانه است اما از نظر بخش بسیار وسیعی از همین مخالفان، «مقدس سازي تماميت ارضي ایران» كه نتيجه ناگزير آن هم سركوب، كشتار و حذف جدایی طلبان است امری اخلاقى، پيشرو، شجاعانه و شرافتمندانه است؟
بنا بر كدام معيار اخلاقى و بر اساس چه اصل منطقى، مقدس دانستن «نظام و حفظ آن» در جمهوری اسلامی كه نتيجه ناگزير آن سركوب و كشتار مخالفان و براندازان بالقوه نظام سياسي است، از نظر مخالفان این نظام، تقديسي نكوهيده، نامقبول و واپسگرايانه است اما از نظر بخش بسیار وسیعی از همین مخالفان، «مقدس سازي تماميت ارضي ایران» كه نتيجه ناگزير آن هم سركوب، كشتار و حذف جدایی طلبان است امری اخلاقى، پيشرو، شجاعانه و شرافتمندانه است؟
به
بيان ديگر چرا پايبندى به ملزومات يك خط قرمز (حفظ نظام) مردود و پايبندى به
ملزومات خط قرمز ديگري (تماميت ارضي) ممدوح است؟ در هر دو حالت انسانهايي هستند كه
خط قرمزها را به اتكاي اصل حق انتخاب به هيچ مي انگارند و در صدد درانداختن بازي
ديگري هستند.(تغيير نظام سياسي يا تغيير مرزهاي سياسي) مقدس سازيها در واقع امكان
توسل به گفتگو براي حصول توافق را ناممكن ساخته و در بلند مدت خود به مشكل بدل مي
شوند. ادامه مطلب