در پی انتشار یادداشت شیرزاد عبداللهی درباره فرزاد کمانگر و طرح ابهاماتی درباره اتهامات فرزاد و زیر سوال بردن نحوه حمایت کانونهای صنفی معلمان کشور از ایشان... و اظهار نظرهای ارشادی و "هشدارهای دوستانه" آقای عبداللهی درباره هر خبری در حوزه تشکلها که به نوعی به فرزاد کمانگر مربوط میشد، میکوشم با شکافتن دوباره مسئله فرزاد به پاره ای از این ابهام ها پاسخ دهم. البته در ضمن این یادداشت به مدعاهای شیرزاد عبداللهی درباره یادداشت قبلیم درباره فرزاد نیز خواهم پرداخت...
." متاسفانه همکاران از این نکته که "سیاسی بودن" اتهامات فرزاد نه به معنای ارتکاب جرایم سیاسی توسط او و یا وارد بودن اتهامی سیاسی به ایشان که در ادبیات حقوقی و سیاسی به معنی متهم کردن کسی با انگیزههای سیاسی توسط مقامات وارد کننده اتهام است، غافل بودهاند. البته بعید است که شیرزاد عبداللهی که مدافعین معلم فرزاد کمانگر را به طعنه " بعضی معلمان که تازه با مفاهیم سیاسی آشنا می شوند" میخواند نیز با این مفهوم آشنا نباشد، ایشان احتمالا تجاهل العارف میفرمایند!...
تاکید من در آن یادداشت بر این بود که سیستم امنیتی دقیقا به دلیل برهم زدن قاعده بازی توسط کمانگر و برای پیشگیری از اپیدمی شدن چنین سنت شکنیهایی، فرزاد کمانگر را برای مجازات برمیگزیند و بر مجازات او اصرار می ورزد. (و البته یقینا با مقاومت مدنی شایستهای که افکار عمومی از خود نشان داده است ناکام میماند.) در آن یادداشت من بر خلاف ادعای عبداللهی فعالیتهای صنفی فرزاد را به معنای متعارف عامل محکومیت و حکم کمانگر ندانستهام و در واقع نیز هزینه فعالیتهای صنفی را اعدام نمیدانم...